سلام نظامی ملی پوشان به احترام شهید سلیمانی

علیرضا پاکدل در ابتدای این مراسم اظهار داشت: 17 دی ماه سال گذشته مراسمی را برگزار کردیم که هم بدرقه تیم ملی و هم گرامیداشت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بود. زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا حتی در ورزش موضوع مهمی است که باید برای آن تلاش کنیم. امثال سلیمانی ها در ورزش ما کم نیستند و باید تلاش کنیم تا یاد و خاطره آنها را زنده نگه داریم. اگر اینگونه شود در راستای حفظ نظام و انقلاب هم می توانیم قدم برداریم.

وی ادامه داد: در بازی مقابل کویت که حدود 7 هزار تماشاگر در سالن بودند ملی پوشان ایران به احترام سردار سلیمانی سلام نظامی دادند؛ قبل از این کار فکر می کردیم شاید با توجه به جوی که وجود دارد دچار مشکلاتی شویم، اما ملی پوشان آن کار قشنگ را انجام دادند و اثر بسیار مثبتی در فضای سیاسی کشور داشت. تلاش می کنیم در هندبال  این مسیر را ادامه داده و همیشه به فکر شهدا باشیم.

رئیس فدراسیون  گفت: امروز هم می خواهیم به وعده خود عمل کنیم. از چند نفر از همرزمان حاج قاسم دعوت کرده این افرادی همچون مهدوی و حسین زاده، مدیرعامل بانک رسالت تا بتوانیم با حضور آنها به وعده خود عمل کنیم.
منبع :فارس

عبدالحمید احمدی در این مراسم گفت: خیلی خوب است که اخلاق مداری را بروز داده و در معرض دید همه قرار دهیم. نامگذاری سالن هندبال به نام حاج قاسم سلیمانی خیلی ارزشمند است. در وصیتنامه حاج قاسم 5 اصل را دیدم که به همه توصیه کرده و خوب است که ما هم آنها را مدنظر قرار دهیم.

وی ادامه داد: اعتقاد عملی به ولایت فقیه، اعتقاد حقیقی به جمهوری اسلامی، مقابله با فساد، به کارگیری افراد پاکدست و احترام به مردم و خدمت به مردم 5 اصلی هستند که حاج قاسم به آنها تأکید داشت.

ابوالحسن مهدوی، رئیس پیشین فدراسیون هندبال در این مراسم اظهار داشت: چون یکی از دوستان نزدیک حاج قاسم بودم تصمیم گرفتم چند دقیقه صحبت کنم. از سال 54 با حاج قاسم در یک زروخانه آشنا شدم.  آن زمان حاج قاسم یک کارگر ساده بود و به کرمان آمده بود تا کمک حال خانواده اش باشد. در ساختمان و کبابی و کارگر سازمان آب شد و اگر زندگی اش را مرور کنیم نشانه های الهی در آن می‌بینیم.

وی ادامه داد: در تاریخ داریم که بزرگان عمدتا از نظر مالی دچار مشکلاتی بودند و حاج قاسم اینگونه بود. رفتار و کردار و صحبت های وی متفاوت بود. چندین نکته در زندگی وی دیدم که حس می کردم به شهدا نزدیک است. ما شوخی های عجیب و زیادی با هم داشتیم. چند ماه قبل از شهادت، وی را دیدم و به خانه حاج قاسم رفتم. مفصل با هم صحبت کردیم و یک ساعت در بغل هم حلالیت طلبیدیم.